کتاب باز

گپ و گفتی درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند مرا

گپ و گفتی درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند مرا

هیس: مائده؟ وصف؟ تجلی؟

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۲ ق.ظ

مطمئن بودم که اگر بخواهم روزی روزگاری درباره کتاب بالینی­‌ام بنویسم، حتما و حتما و حتما هیس در صدر لیست قرار می‌­گیرد. هیس برای من فقط یک داستان نیست، خودم را لابه­‌لای خط به خط داستان حس می‌کنم؛ وقتی «جهان­شاه» عزیز حرف می‌­زند یا اسم «مجید» می‌آید؛ وقتی سرتیزک را می‌کشد: «مثل راننده­‌های شرکت واحد بلند و کشیده گفتم: نبود؟ گفت: برو و رگ گردنش را زدم. آرام گفت: آخ! و خون با سرعت از گردنش دوید توی کاسه گل­ مرغی. سرتیزک هنوز بالای سرش بود...»

 

 

نه! من سادیسم ندارم. کاتب داستان هم ندارد لابد. هیس لایه‌­ای از وجود هر کسی از ماست که گاه بیرون می‌زند؛ هرچه قدر که فرهیخته و جنتلمن و آقامنش باشیم، خشونت را نمی‌توانیم حذف کنیم از زندگی­‌هامان. یک روز، یک جایی بالاخره می‌زند بیرون این زور ماسیده در بازو و فریاد خفه­ شده در گلو؛ یا می­‌شود سیلی به کسی یا داد بر سر کسی یا... یا سرتیزک جهان­شاه.

 

 

هیس، هم مائده دارد، هم وصف و هم تجلی. راحت­ راحت و بی­‌تعارف که بخواهم بگویم در عین خشونت و خون و خون­ریزی در داستان، حس می‌­کنی جایی از روحت غلغلک شده و انسان­‌تر شده­‌ای یا حداقل انسانی‌تر فکر می‌کنی. این‌که می‌گویم مائده دارد منظورم همین حس است. وصف هم که داستان تمام داستان است؛ وصف انسان‌های بی­چاره، مانده و رانده و ندانم ­کار. تجلی‌­اش می­‌شود: «... بی­ آن­که بخواهم زدم زیر آواز. و بعد قطره اشکی را دیدم که افتاد روی کاغذ اسم‌­ها. نمی‌خواستم به روی خودم بیاورم اما نشد. بغضم ترکید. نشستم زارزار گریه کردم...»

 

 

خب! هیس کتاب بالینی من است و احتمالا حق دارم که چنین جان­شیفته درباره­اش بنویسم. جای نقد هم اگر دارد این­جا نیست. من این کتاب را دوست دارم و پیشنهادش می­کنم به کسانی که کمی اهل هیجان­ اند. هیس خواندن کار سختی­ست اما از آن سختی­ها که شیرینی تهش بدجور می­چسبد.

 

 

اطلاعات کتاب: هیس... سال 78 و توسط انتشارات ققنوس منتشر شد. دور جدید فعالیت‌های ققنوس تازه آغاز شده بود و هیس از اولین محصولات این دور جدید بود. برای همین هم به عطف یا پشت جلد که نگاه بکنید، «داستان ایرانی 2» را خواهید دید. سال 78، درست میانه‌های بهار اصلاحات بود و در این بهار هم ادبیات رونقی داشت و هم سینما و هم روزنامه‌نگاری. سال 79، هیس جایزه کتاب سال منتقدان و روزنامه‌نگاران را از آن خود کرد و نام محمدرضا کاتب بر سر زبان‌ها افتاد.

 

 

از کاتب قبل­تر چند رمان نوجوان و بعدتر رمان‌­های پستی و وقت تقصیر (انتشارات نیلوفر) و آفتاب‌پرست نازنین (نشر هیلا) چاپ شد. کاتب از نویسندگان حلقه مسجد الجواد است؛ جایی که بچه­ مذهبی­‌های علاقه‌مند به ادبیات، تمرین داستان­‌نویسی و داستان­‌خوانی داشتند.  

 

 

هیس تا سال 88، 4 بار تجدید چاپ شده و  قیمتش از 1800 تومان به 4500 رسیده بود. از 88 تا 94 هم 4 بار دیگر تجدید چاپ شده تا بشود یکی از پرفروش‌ترین‌های ادبیات داستانی سال‌های اخیر.

 

 

نویسنده: محمدرضا کاتب

 

 

ناشر: ققنوس

 

 

نوبت چاپ: هشتم، 1394

 

 

شابک: 9-205-311-964-978                       

 

 

قطع: رقعی  

 

 

 

قیمت: 288 صفحه، 16000 تومان

 

 

  • علی نیلی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی